لذت کار کردن، لذت کاری را به انجام رسانیدن، لذت ساختن، لذت موثر بودن.
چه تعدادی از ما "کار" را بیش از به منظور "پول در آوردن"، برای "امری را به انجام رسانیدن" انجام می دهیم؟
در همه جای دنیا عواملی مثل : "نیازهای مالی افراد" ، "درخواست های کارفرمایان" ، "امکانات موجود" ، "قوانین و ضوابط" و "پیشرفت خواهی" در انجام کارها موثر هستند و همه امور با برآیند این عوامل انجام می گیرند.
اما در کشورهای توسعه نیافته (و یا کمتر توسعه یافته) بدلیل نبود عدالت اجتماعی و عدم تساوی امکانات عمومی، چون درآمد اغلب مشاغل متناسب با نیازهای افراد نیست، عوامل موثر در انجام امور تناسب نداشته و رفع "نیازهای مالی افراد" مقدم بر عوامل دیگری مثل الزام" قوانین و ضوابط" و میل به "پیشرفت" می شود.
و یا اینکه به دلیل توسعه نیافتگی، "درخواستهای کارفرمایان" بیشتر نیل به برآوردن منافع شخصی دارد تا آنکه در "مجموعه ای ضابطه مند" با توجه به "امکانات موجود" تعریف شود.
نا گفته پیداست وقتی که عاملیت یکی از موارد ذکر شده در "انجام امور" بیش از دیگران باشد و یک مورد سهم بیشتری از انجام کارها را بعهده بگیرد، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد و کارها ناقص به اتمام می رسند.
ایران ما، کشور ثروتمندی است؛ و فکر می کنم سه عامل سرمایه، جمعیت و زمین در این مرز و بوم در تعادل به سر می برند. فقط مسئله "عدم توسعه یافتگی" است و عدم تناسب در توزیع این سه مسئله، که مشکلات فعلی را پدید آورده است. بنابر این "بی پولی" نمی تواند بهانه ای برای عدم کیفیت "کارهای انجام پذیرفته" و نقص در تولیدات ملی باشد.
از اینرو عدم کیفیت در صنایع داخلی و پروژهای عمرانی را باید در توسعه نیافتگی خود بیابیم و سعی کنیم که تجربه کنیم لذت ساختن، لذت موثر بودن و لذت کاری به انجام رسانیدن را.
حامد خانجانی